سوره الانبیاء

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ

1

بنام خدايى كه هم رحمتى عام دارد و هم رحمتى خاص به نيكان.


إِنَّ ٱلَّذِينَ سَبَقَتۡ لَهُم مِّنَّا ٱلۡحُسۡنَىٰٓ أُوْلَٰٓئِكَ عَنۡهَا مُبۡعَدُونَ

101

و كسانى كه در باره آنها از جانب ما قلم به نيكى رفته از جهنم دور شوند.


لَا يَسۡمَعُونَ حَسِيسَهَا وَ هُمۡ فِي مَا ٱشۡتَهَتۡ أَنفُسُهُمۡ خَٰلِدُونَ

102

و حتى زمزمه آن را نشنوند و در آنچه دلهايشان بخواهد جاودانند.


لَا يَحۡزُنُهُمُ ٱلۡفَزَعُ ٱلۡأَكۡبَرُ وَ تَتَلَقَّىٰهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ هَٰذَا يَوۡمُكُمُ ٱلَّذِي كُنتُمۡ تُوعَدُونَ

103

وحشت بزرگ قيامت غمگينشان نكند و فرشتگان به استقبالشان آيند كه اين روزى است كه به شما وعده مى‌دادند.


يَوۡمَ نَطۡوِي ٱلسَّمَآءَ كَطَيِّ ٱلسِّجِلِّ لِلۡكُتُبِ كَمَا بَدَأۡنَآ أَوَّلَ خَلۡقٖ نُّعِيدُهُۥ وَعۡدًا عَلَيۡنَآ إِنَّا كُنَّا فَٰعِلِينَ

104

روزى كه آسمانها را در هم پيچيم چون در هم پيچيدن طومار براى نوشتن، چنان كه خلقت را از اول پديد آورديم دوباره آن را اعاده كنيم كه كار ما چنين است.


وَ لَقَدۡ كَتَبۡنَا فِي ٱلزَّبُورِ مِنۢ بَعۡدِ ٱلذِّكۡرِ أَنَّ ٱلۡأَرۡضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ ٱلصَّٰلِحُونَ

105

در زبور از پى آن كتاب (تورات) چنين نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته من به ميراث مى‌برند.


إِنَّ فِي هَٰذَا لَبَلَٰغٗا لِّقَوۡمٍ عَٰبِدِينَ

106

كه در اين براى گروه عبادت پيشه بلاغى هست.


وَ مَآ أَرۡسَلۡنَٰكَ إِلَّا رَحۡمَةٗ لِّلۡعَٰلَمِينَ

107

و ما تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستاده‌ايم.


قُلۡ إِنَّمَا يُوحَىٰٓ إِلَيَّ أَنَّمَآ إِلَٰهُكُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞ فَهَلۡ أَنتُم مُّسۡلِمُونَ

108

بگو، حق اين است به من وحى مى‌رسد كه خداى من خداى يكتا است آيا شما مسلمان مى‌شويد؟.


فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَقُلۡ ءَاذَنتُكُمۡ عَلَىٰ سَوَآءٖ وَ إِنۡ أَدۡرِيٓ أَقَرِيبٌ أَم بَعِيدٞ مَّا تُوعَدُونَ

109

اگر پشت كردند بگو من شما (و غير شما را) يكسان آگاه كردم و من چه مى‌دانم آنچه به شما وعده داده‌اند نزديك است يا دور.


إِنَّهُۥ يَعۡلَمُ ٱلۡجَهۡرَ مِنَ ٱلۡقَوۡلِ وَ يَعۡلَمُ مَا تَكۡتُمُونَ

110

خدا سخن بلند و علنى شما و آنچه را كه پنهان مى‌داريد مى‌داند.


وَ إِنۡ أَدۡرِي لَعَلَّهُۥ فِتۡنَةٞ لَّكُمۡ وَ مَتَٰعٌ إِلَىٰ حِينٖ

111

من چه مى‌دانم شايد تاخير آن عذاب موعود به منظور آزمايش شما است و (يا) براى اين است كه تا مدتى كه مقدر شده عمر خود را به پايان بريد.


قَٰلَ رَبِّ ٱحۡكُم بِٱلۡحَقِّ وَ رَبُّنَا ٱلرَّحۡمَٰنُ ٱلۡمُسۡتَعَانُ عَلَىٰ مَا تَصِفُونَ

112

گفت پروردگارا! به حق داورى كن و پروردگار ما، بسيار بخشنده است و در باره آنچه شما مى‌گوييد كمك از او مى‌خواهيم كه هر كس بايد از او كمك بخواهد.


سوره الفجر

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ وَ ٱلۡفَجۡرِ

1

به نام خداوند بخشنده مهربان.؛ سوگند به صبحدم.


وَ لَيَالٍ عَشۡرٖ

2

و به شب‌هاى دهگانه.


وَ ٱلشَّفۡعِ وَ ٱلۡوَتۡرِ

3

و به زوج و فرد.


وَ ٱلَّيۡلِ إِذَا يَسۡرِ

4

و به شب وقتى كه پشت مى‌كند.


هَلۡ فِي ذَٰلِكَ قَسَمٞ لِّذِي حِجۡرٍ

5

آيا اين سوگندها براى يك خردمند كافى نيست؟.


أَلَمۡ تَرَ كَيۡفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعَادٍ

6

آيا نديدى كه رفتار پروردگارت با قوم عاد چگونه بود؟.


إِرَمَ ذَاتِ ٱلۡعِمَادِ

7

همان قوم ارم، شهرى كه بناهاى ستوندار داشت.


ٱلَّتِي لَمۡ يُخۡلَقۡ مِثۡلُهَا فِي ٱلۡبِلَٰدِ

8

و نظيرش در هيچ سرزمينى ساخته نشده بود.


وَ ثَمُودَ ٱلَّذِينَ جَابُواْ ٱلصَّخۡرَ بِٱلۡوَادِ

9

و با قوم ثمود كه صخره‌هاى بيابان را مى‌بريدند.


وَ فِرۡعَوۡنَ ذِي ٱلۡأَوۡتَادِ

10

و با فرعون كه مردم را چار ميخ مى‌كرد.


ٱلَّذِينَ طَغَوۡاْ فِي ٱلۡبِلَٰدِ

11

اينها اقوامى بودند كه در بلاد طغيان كردند.


فَأَكۡثَرُواْ فِيهَا ٱلۡفَسَادَ

12

و در نتيجه طغيان خود، فساد را در بلاد بگستردند.


فَصَبَّ عَلَيۡهِمۡ رَبُّكَ سَوۡطَ عَذَابٍ

13

پس پروردگارت تازيانه عذاب را بر سر آنها فرود آورد.


إِنَّ رَبَّكَ لَبِٱلۡمِرۡصَادِ

14

آرى پروردگار تو همواره در كمين است.


فَأَمَّا ٱلۡإِنسَٰنُ إِذَا مَا ٱبۡتَلَىٰهُ رَبُّهُۥ فَأَكۡرَمَهُۥ وَ نَعَّمَهُۥ فَيَقُولُ رَبِّيٓ أَكۡرَمَنِ

15

اما انسان چنين طبعى دارد كه وقتى پروردگارش امتحانش كند و در محيط زندگيش ارجمندش كند و نعمتش بدهد گويد: پروردگارم ارجمندم كرده است.


وَ أَمَّآ إِذَا مَا ٱبۡتَلَىٰهُ فَقَدَرَ عَلَيۡهِ رِزۡقَهُۥ فَيَقُولُ رَبِّيٓ أَهَٰنَنِ

16

و اما چون امتحانش كند و روزى او را تنگ بسازد گويد: پروردگارم خوارم كرده است.


كَلَّا بَل لَّا تُكۡرِمُونَ ٱلۡيَتِيمَ

17

هرگز چنين نيست، (نه ارجمند نشانه گرامى بودن آدمى نزد خداست و نه فقر نشانه خوارى است، بلكه هر دو امتحان است تا معلوم شود چقدر مال را دوست مى‌داريد و معلوم شد آن قدر دوست مى‌داريد كه) شما براى يتيم حرمتى قائل نيستيد!.


وَ لَا تَحَٰٓضُّونَ عَلَىٰ طَعَامِ ٱلۡمِسۡكِينِ

18

و يكديگر را بر اطعام مسكين تشويق نمى‌كنيد.


وَ تَأۡكُلُونَ ٱلتُّرَاثَ أَكۡلٗا لَّمّٗا

19

و ارث يتيم را مى‌بلعيد.


وَ تُحِبُّونَ ٱلۡمَالَ حُبّٗا جَمّٗا

20

و مال را به مقدار افراط دوست مى‌داريد.


كَلَّآ إِذَا دُكَّتِ ٱلۡأَرۡضُ دَكّٗا دَكّٗا

21

نه، در روزى كه زمين متلاشى شود.


وَ جَآءَ رَبُّكَ وَ ٱلۡمَلَكُ صَفّٗا صَفّٗا

22

و ملائكه صف به صف امر پروردگارت را بياورند.


وَ جِاْيٓءَ يَوۡمَئِذِۢ بِجَهَنَّمَ يَوۡمَئِذٖ يَتَذَكَّرُ ٱلۡإِنسَٰنُ وَ أَنَّىٰ لَهُ ٱلذِّكۡرَىٰ

23

و جهنم را حاضر سازند (مال) دردى از شما را دوا نمى‌كند، در آن روز انسان همه چيز را مى‌فهمد اما چه وقت فهميدن است؟!.


يَقُولُ يَٰلَيۡتَنِي قَدَّمۡتُ لِحَيَاتِي

24

مى‌گويد اى كاش براى امروز چيزى از پيش فرستاده بودم.


فَيَوۡمَئِذٖ لَّا يُعَذِّبُ عَذَابَهُۥٓ أَحَدٞ

25

آرى عذاب آن روز آن چنان سخت است كه هيچ كس دشمن خود را به چنان عذابى شكنجه نكرده.


وَ لَا يُوثِقُ وَثَاقَهُۥٓ أَحَدٞ

26

و كنده و زنجير آن را به پاى كسى نبسته.


يَٰٓأَيَّتُهَا ٱلنَّفۡسُ ٱلۡمُطۡمَئِنَّةُ

27

تو اى جان با ايمان.


ٱرۡجِعِيٓ إِلَىٰ رَبِّكِ رَاضِيَةٗ مَّرۡضِيَّةٗ

28

خشنود و پسنديده به سوى پروردگارت باز گرد.


فَٱدۡخُلِي فِي عِبَٰدِي

29

و به صف بندگان من درآى.


وَ ٱدۡخُلِي جَنَّتِي

30

و به بهشت من در آى.



قاری